
سولوگامی یا ازدواج با خود و دردسر هایش!
مراسم ازدواج با خود
سولوگامی , مراسمی است که شبیه با ازدواج معمولی انجام می شود . درین مراسم از بین اعضای خانواده یا دوستان خوب می توانند به مهمانی و مراسم دعوت شوند . قسمت جذاب این جاست که فرد به طور خصوصی در یک اتاق می رود و در مقابل آیینه به همراه یک شمع خلوت می نماید .
خودشیفتگی و ازدواج با خود
ازدواج باخود در منظر کارشناسان و افراد مختلف دارنده یک وجه مشترک است , «خود شیفتگی» محور اصلی این پدیده است . در همین راستا کریستوفر لاش , نویسنده و منتقد فرهنگی در کتاب پرفروش خود با عنوان ( فرهنگ خودشیفتگی ( که بر اساس مقاله کلاسیک زیگموند فروید با اسم «در مورد خودشیفتگی» نوشته شده , ازدواج با خود را یک پیامد منطقی از خودشیفتگی می داند است . خودشیفتگی به عنوان احساس خودبزرگبینی و عشق بیش از حد به خود تعریف شدهاست .
لاش فردی مذهبی نبود , البته فهمید چگونه ارزشها , باورها و شیوه زندگی در فرهنگ مدرن به فراگیری خودشیفتگی منجر خواهد شد . خودشیفتگی از فردگرایی مدرن شدیدتر است . بر این اصل , خودشیفتگی بر مبنای یک اختلال روحی به وجود می آید که مارتین لوتر با الهام از گزارهای از آگوستین آن را «خرابکاری به خود پیچیده شده» توصیف مینماید .
لاش دراین کتاب به توصیف روند روزافزون خودشیفتگی در جامعه آمریکا میپردازد .
واژه ( خودشیفتگی ( از نام یک اسطوره یونانی به اسم نارسیس گرفته شدهاست . وی یک مرد جوان , زیبا و خوشتیپ بود که تمام دختران عاشق او میشدند . ولی نارسیس بر اساس احساساتی ویژه تنها خودش را جذاب میدانست و به دخترانی که عاشق وی بودند دقت نمیکرد . سرانجام یک روز در حالی که در جنگل قدم میزد , برای نوشیدن آب از برکهای توقف کرد . در این هنگام با دیدن تصویر خود در برکه , به گونهای محو تماشای چهرۀ خود شد که در برکه افتاد و غرق شد .
سولوگامی چه پیامد هایی خواهد داشت؟
خانواده به عنوان نگهدارنده و محافظت کننده جامعه انسانی تعریف می شود و پناهگاهی در دنیای بیعاطفه و احساس برای انسان ها است .
وقتی می توانیم بگوییم طرف مقابل من احساسم را درک می نماید و من رو می فهمد که با فردی غیر از خود در ارتباط باشی . دیگران ابزاری برای رسیدن به آرزوهای ما نیستند . انسان ها موجودات مستقل که هر کدام آرزوی خاص خویش را دارند . ارضای خواسته های ما تنها انگیزه زندگی نیست بلکه ما میتوانیم به دنبال لذت و معنای بیشتر و ارتباط بیشتری در زندگی باشیم .
طبق نظر روانشناسان اجتماعی , تا چند سال پیش تنهایی یکی از وسیع ترین دغدغههای انسان بود که آسیبهای روحی و روانی فراوانی را به همراه داشت که مطلوبترین راه حل آن ازدواج بود , اما بشر مدرن تنهایی را برای خود به پدیدهای تحت عنوان ( سولوگامی ( که از نظرش مهم و مقدس است تبدیل کرده و شاهد آن هستیم که جوان ها با تقویت خواسته و یا ناخواستهی اختلالات روانی خویش در ( به آتش این معضل دامن زده و با اندیشیدن به این نوع ازدواج پا به عرصهای میگذارند که انتهای آن مسیر جز سرنوشت نارسیس در انتظارشان نیست .
در این میان باید دقت داشت که متاسفانه , فرهنگ غربی با شدتی بیش از پیش و غیرقابل کنترل در حال نفوذ به مملکت ما بوده و درصورتی که از حالا تدابیری برای مقابله و مبارزه با ورود چنین تفکراتی اندیشیده نشود , حتما به زودی شاهد سونامی هولناکی از ازدواج با خود خواهیم بود که ضربات سهمگینی بر پیکرهی جامعه و بنیان خانواده وارد خواهد نمود .