
به یاد دارم روزی یک کدام از دوستانم ماجرای نهچندان جالبی از یکی همکارانش که صاحب و مالک فرزند دوم شده بود , برایم تعریف می کرد . میگفت وقتی که نوزاد نورسیده در اتاقخواب بود نوپا بزرگتر به دوستش میگفت : «وقتی مادر در آشپزخانه است برویم اذیتش کنیم!» هنگامی این داستان را شنیدم ترسیدم که مبادا روزی این حجم از حسادت برای فرزندان اینجانب نیز واقعه بیفتد . راجع به فرزندانم حادثه شبیه این قصه نیفتاد ; البته قطعاً نوعی از حسادت کماکان وجود داشت .
حسادت در مورد طفل اولیهایی که اخوی یا این که آبجی نو دارا هستند اتفاقی ارگانیک است . بااینحال این شما می باشید که وضعیت را طوری صحیح میکنید که آبجی یا این که اخوی تازه تبدیل به دوست شود یا این که معاند . راهنماییهایی که اینجا برای شما در لحاظ گرفتهایم کمکتان مینماید تا در هر مسافت سنی که در میان بچهها میباشد , بتوانید شایسته ترین استراتژی را گزینش فرمایید .
هنگامی سن فرزند بزرگتر پایین ۲۴ ماه است
بایستی معطل چه اتفاقاتی باشید
درین سن کودکتان ادراک صحت از حالت ندارد و نسبت به طفل نو به جهان آمده پاره ای گیج است . وقتی که بچه بزرگتر ذیل دو سال , به اخوی یا این که آبجی بزرگتر تبدیل می شود , موقعیت رنج را خواهد داشت و قبول یک نوباوه تازه برایش سخت است .
هر کودکی نیاز به اعتنا تمام و کمال مامان داراست . در لحاظ داشته باشید در صورتیکه فرزند شما با داخل شدن نوزاد نو بهطور واضح حزن خودش را پیدایش نداده , ممکن است بدین معنی باشد که هنوز در حزن حیف کردن معاش گذشته خویش است . اکثر اوقات این حزن بعداز مدتزمانی ( معمولاً وقتیکه فرزند کوچکتر آغاز به جنبش مینماید و سراغ اسباببازیهایش می رود ) خودش را بهصورت حسادت و کجخلقی نشان می دهد .
چطور وضعیت را در اختیار گرفتن کنیم
الآن صرفا از وقار لذت ببرید و حتماً دقایقی از روز را برای خلوت کردن با فرزند اولتان کنار بگذارید . حواستان باشد که هر وقت به اتاق شما میاید به وی لبخند بزنید . مطمئن باشید لبخند زدن و بوسیدن و در آغوش کشیدن کودکتان که به شما نیازمند است , آنقدرها نیز از شما انرژی نخواهد گرفت . وی تر و تمیز پیش شما میاید و هنگامی میبیند که در اکنون پرستاری از نوزاد میباشید استارت میکند به عذر و بهانه به دست آوردن و غر زدن , درین زمان حواستان باشد که استارت به سخنرانی و توجیه وی نکنید . وی تنها می خواهد که بغلش فرمایید و به وی دقت فرمائید , پس به وی بگویید که «منم خیلی ناراحتم که نمیتوانم الآن بغلت کنم و با تو بازی کنم . بیا فعلاً اینجا کنار اینجانب و نینی دراز بکش . زمانی کارم به انتها رسید حسابی بغلت می کنم . »
سن فرزند بزرگتر دو تا سه سال
می بایست چشم به راه چه اتفاقاتی باشید
بیشتر بچهها دراین سن نقنقو و گریان می باشند , بهخصوص هنگامی که یک نوزاد تازه نیز در فعالیت باشد . ازآنجاییکه بچهها می بینند که شما چطور از نوزاد پرستاری میکنید , دوست دارا هستند که به عبارتی امور را با آن ها هم انجام دهید . آنان درین سن آنقدر دادوفریاد می نمایند تا به آن چیزی که میخواهند برسند . همینطور گریههای نوزاد در حین شب میتواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد ; به عنوان مثال بچه بزرگتر که در تخت خودش خوابیده یک دفعه تصمیم می گیرد که بیاید و پیش شما بخوابد . بهخصوص وقتی که نوزاد در اتاق شما باشد . اکثر اوقات بچهها درین سن در رابطه اخوی یا این که آبجی جدیدشان مقداری گیج میباشند , قسمتی از آنها میخواهد کماکان یک نوزاد باقی بماند و بخش دیگری از آنها می گوید که اینجانب خودم می توانم کارهایم را انجام دهم و میخواهد غیروابسته باشد .
چطور وضعیت را در اختیار گرفتن کنیم
با فرزندتان که مبتلا چنین احساسات دوگانهای شده , سخن فرمائید . اینطور بگویید که به حیث میرسد دوست داری نینی باشی و آنگاه بگذارید که نقش بچههای خیلی کوچک را بازی نماید ; مثلاً مانند نوزادان اورا در گهواره بگذارید . بغلش فرمایید و تکانش دهید . کلی از این حالت باهم لذت ببرید و بخندید . برای این که کودکتان با موقعیت تازه خوبتر کنار بیاید , خوب تر است مجموعهای از اقدامات را گذشته از وضع حمل و در طول بارداری فرزند دوم انجام دهید . در حالتی که عادت کرده که شما صبحها بیدارش نمائید و به وی ناشتایی بدهید , گذشته از وضع حمل این عادت را به پدرش محول فرمایید تا زودتر به وی عادت نماید . بابا می بایست خودش را خیلی مشتاق و هیجانزده نشان دهد .
حسادت , حسادت بچه
با فرزندتان که مبتلا چنین احساسات دوگانهای شده , کلام نمائید
سن فرزند بزرگتر چهار تا شش سال
بایستی چشم به راه چه اتفاقاتی باشید
خردسال ها درین سن اکثر اوقات خیلی خوب تر حالت را فهم و شعور میکنند و خوبتر پذیرای ورود یک همشیره یا این که اخوی نو میباشند . پس درصورتیکه نوزاد روی وی شیر بالا بیاورد , شما خیلی راحتتر میتوانید به وی توضیح دهید کهاین فعالیت را از قصد انجام نداده است . در حالتی که اسباببازیهایش را از وی گرفت به وی امداد نمائید تا اسباببازیهای موردعلاقهاش را درجایی بدور از دسترس نوزاد قرار دهد . درین سن دنیای فرزند شما بزرگتر شده و دیگر مانند قبلی تماماً به شما متعلق نیست . بااینحال هنوز بیشترین ارتباطش با شماست ; در صورتیکه وی توجهی را که اضطراری داراست از شما اخذ نکند ممکن است شوریده و سرخورده شود .
چطور حالت را در اختیار گرفتن کنیم
شایسته ترین روش این است که زمانتان را با توجه در میان وی و فرزند تازه تقسیم فرمائید تا وی سرخورده یا این که آشفته نشود . چه بسا وقتی که به خرید می روید یکبار تنها با وی بروید و در حالتی که امکانش می باشد فرزند کوچکتر را پیش همسرتان در منزل بگذارید . در صورتیکه فرزند کوچکتر کاری کرد که وی اندوهگین و عصبانی شد طرف اورا بگیرید و عصبانیتش را با چیزی که دوست دارااست جایگزین فرمایید و آن گاه به وی بگویید میدانم وضعیت طاقت فرسا است ; بیا باهم نفس عمیق بکشیم و آهسته باشیم .
سن فرزند بزرگتر هفت عدد هشت سال
بایستی معطل چه اتفاقاتی باشید
در صورتیکه از وی بپرسید که روزش چطور بود , ممکن است در پاسخ بگوید : «خوب بود . » معمولاً خیلی می بایست عملکرد فرمائید تا نوباوه را دراین سن به سخن زدن بیشتر وادار نمائید و بتوانید از احساسات وی با خبر گردید . معضل حساس این است که از وی بخواهید که احساساتش را دربارهی احساس حسادتی را که باعث به یک خوی نا مطلوب نظیر حاضرجوابی , مشاجره و بیتوجهی واضح نسبت به طفل کوچکتر شده , ابلاغ نماید .
بیشتر بخوانید : دست اندرکاران موءثر بر ( حسادت بین فرزندان (
چطور حالت را در اختیار گرفتن کنیم
یک کدام از راههایی که میتواند دارای فایده باشد خلوتهای پیشین از خواب است تاکمی باهم درد دل نمایید . از وی بخواهید وقتی را صرفا فرزند خانواده بود , به یاد آورد و آن وضعیت را مرور نماید . بپرسید که احساس درحال حاضر حاضرش چطور است .
از وی بپرسید وارد شدن فرزند تازه چه سختیها و شادیهایی با خودش به همراه داشته است . درصورتی که با شما از شم حسادتش چیزی اظهارکرد به وی اطمینان بدهید که عاشقش می باشید و از وی بپرسید که در چه محرمانه می توانید کمکش نمائید یا این که از دورانی که شما نیز نسبت به آبجی یا این که اخوی کوچکترتان حسادت میکردید , به وی بگویید . تمام تلاشتان را به عمل ببرید تا ارتباط آنان را باهم تقویت نمائید و آن ها باهم متحد شوند . از وی بخواهید تا در بخشی از کارهایی که مرتبط با بچه کوچکتر است , شریک باشد ; مثلاً هنگامی که شما کنارشان میباشید از وی بخواهید برای اخوی یا این که همشیره کوچکترش قصه بخواند یا این که هنگامی که شما درگیر تغییر دادن پوشک اخوی یا این که خواهرش میباشید , برایش آهنگی بگذارد تا حواس نوزاد را پرت نماید و اورا بخنداند .